نوشتنیلغتنامه دهخدانوشتنی . [ ن ِ وِ ت َ ] (ص لیاقت ) که قابل نوشتن است . که لایق تحریر و کتابت است . که نوشتن و تحریر و ثبت آن ممکن یا به مصلحت باشد : هرچند نیست درد دل ما نوشتنی از اشک خود دو سطر به ایما نوشته ایم .صائب .
پنگاشتنلغتنامه دهخداپنگاشتن . [ پ ِ ت َ ] (مص ) نقش کردن .(آنندراج ). و ظاهراً این کلمه تحریف بنگاشتن است .
انگاشتنیلغتنامه دهخداانگاشتنی . [ اَ / اِ ت َ ] (ص لیاقت ) قابل انگاشتن . || محسوب . (فرهنگ فارسی معین ).