لغتنامه دهخدا
نیلک . [ ل َ ] (اِ مصغر) مصغر نیل است . (برهان قاطع) (آنندراج ). رجوع به نیل شود. || گرفتن پوست و گوشت باشد به سر دو ناخن . نشکنج . (از رشیدی ) (از جهانگیری ). گرفتن اعضا و اندام را به سر دو ناخن انگشت دست چنانکه به درد آید. (برهان قاطع) (آنندراج ). نشگون . وشگون . || کبودی ا