نمکیلغتنامه دهخدانمکی . [ ن َ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به نمک . || نمک فروش . || نمک زده . نمک دار. || ملیح . باملاحت . (فرهنگ فارسی معین ).
نیمقلغتنامه دهخدانیمق . [ ] (معرب ، اِ) به لغت یونانی ، نیلوفر. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (برهان قاطع) (آنندراج ). نیمقا. (برهان قاطع) (آنندراج ). ظاهراً مصحف نیمف است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع).