اتم پوشیدهdressed atomواژههای مصوب فرهنگستاناتم در وضعیتی که با میدان الکترومغناطیسی در حالت برهمکنش باشد
اتم دستوارchiral atomواژههای مصوب فرهنگستاناتمی با چهار گروه متفاوت در مولکولهایی که با تصویر آینهای خود قابل انطباق نیستند
اتم هادرونیhadronic atomواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای هیدروژنگونه که در آن ذرهای هادرونی با بار منفی در میدان کولنیِ هستهای معمولی به دام افتاده باشد و به دور آن بچرخد
متهاتملغتنامه دهخدامتهاتم . [ م ُ ت َ ت ِ ] (ع ص )دعوی باطل نماینده بر یکدیگر. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) . منازع و ستیزه جو و جنگجو.(ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل و تهاتم شود.
تهاتملغتنامه دهخداتهاتم . [ ت َ ت ُ ] (ع مص ) بر یکدیگردعوای باطل نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تهاتر. (اقرب الموارد). رجوع به تهاتر شود.