عملیات چندملیتیmultinational operation, allied countries operation, allied forces operationواژههای مصوب فرهنگستانعملیاتی که نیروهای نظامی دو یا چند کشور برای اجرای مأموریتی مشترک در یک منطقه انجام میدهند
گذار مجازallowed transitionواژههای مصوب فرهنگستانگذار از یک حالت کوانتومی به حالتی دیگر که بنا بر قاعدههای گزینش امکانپذیر است
حالاتلغتنامه دهخداحالات . (ع اِ) ج ِ حالت : لی مع اﷲ حالات لایسعنی فیها ملک مقرب و لا نبی مرسل .- حالات الدهر؛ گردشهای روزگار.
عالیاتلغتنامه دهخداعالیات . (ع ص ، اِ) ج ِ عالیة. (اقرب الموارد). || چیزهای بلند و رفیع. (ناظم الاطباء).- عتبات عالیات ؛ آستانه های بلند که مراد قبور ائمه ٔ عراق باشد. (ناظم الاطباء).
اهالاتلغتنامه دهخدااهالات . [ اِ ] (ع اِ) ج ِ اِهالَه . به معنی پیه گداخته .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به اهالة شود.