هاولغتنامه دهخداهاو. (صوت ) کلمه ای است که در هنگام حمله بر دشمن استعمال میکنند. (ناظم الاطباء) (اشتنگاس ).
محاسبه از آغازab initio calculation, ab initio computationواژههای مصوب فرهنگستانمحاسبۀ شکل هندسی یک مولکول تنها با استفاده از ترکیببندی و ساختار مولکولی که از حل معادلۀ شرودینگر برای یک مولکول معین به دست میآید
مهار سینهوپاشنهmoor head and stern, fore-and-aft mooring, bow and aft mooringواژههای مصوب فرهنگستانمهار شناور، همزمان، بهوسیلۀ لنگرهای سینه و پاشنه
اشتقاق افزودۀ پاaVF leadواژههای مصوب فرهنگستانگیرانۀ تکقطبی افزودهای که الکترود مثبت آن به پای چپ متصل میشود متـ . گیرانۀ افزودۀ پا، اشتقاق پا، گیرانۀ پا
هاوائیلغتنامه دهخداهاوائی . (اِخ ) یا ساندویچ ، ایالت پنجاهم ازایالات متحده ٔ امریکا که به صورت مجمعالجزایری در اقیانوس آرام در جنوب مدار رأس السرطان بین َ55، ْ18 وَ25، ْ<span class="hl" dir="
هاونانلغتنامه دهخداهاونان . [ وَ ] (پهلوی ، اِ) در زبان اوستایی «هاوَنَن » یکی از هشت مقام روحانی دین مزدیسنا است . هاونان بزرگترین پیشوای دارای درجه ٔ نخستین بوده که به تهیه کردن هوم گماشته میشده است . (یشتها ج 1 ص 469 و <span
هاوانالغتنامه دهخداهاوانا. (اِخ ) پایتخت جمهوری کوبا و مهمترین شهر تجارتی آن کشور است که در ساحل شمالی از قسمت غربی جزیره ٔ کوبابین َ9، ْ23 و َ22 و ْ82 طول غرب
هاورلغتنامه دهخداهاور. (اِخ ) لو. دومین بندر فرانسه و مرکز ایالت سِن ماریتیم در آن کشور که در مصب رود سن به دریای مانش واقع شده و در 143 میلی شمال غربی پاریس و 55 میلی مغرب روئن قرار دارد. جمعیت آن بر طبق آمار سال <span class
هاوائیلغتنامه دهخداهاوائی . (اِخ ) یا ساندویچ ، ایالت پنجاهم ازایالات متحده ٔ امریکا که به صورت مجمعالجزایری در اقیانوس آرام در جنوب مدار رأس السرطان بین َ55، ْ18 وَ25، ْ<span class="hl" dir="
هاونانلغتنامه دهخداهاونان . [ وَ ] (پهلوی ، اِ) در زبان اوستایی «هاوَنَن » یکی از هشت مقام روحانی دین مزدیسنا است . هاونان بزرگترین پیشوای دارای درجه ٔ نخستین بوده که به تهیه کردن هوم گماشته میشده است . (یشتها ج 1 ص 469 و <span
هاوانالغتنامه دهخداهاوانا. (اِخ ) پایتخت جمهوری کوبا و مهمترین شهر تجارتی آن کشور است که در ساحل شمالی از قسمت غربی جزیره ٔ کوبابین َ9، ْ23 و َ22 و ْ82 طول غرب
هاونگ پائینلغتنامه دهخداهاونگ پائین . [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. در 10 هزارگزی جنوب باختری بیرجند واقع شده . ناحیه ای است کوهستانی دارای آب و هوای معتدل ، 35 تن سکنه دارد. محصولات آن غلات و میو
رهاولغتنامه دهخدارهاو. [ رَ ] (اِ مرکب ) رهاب . آبراهه . (از یادداشت مؤلف ). آبگذر و ممر آب . (ناظم الاطباء). آبراهه . (آنندراج ). || نهر. || قنات و کاریز. || مسافر از روی آب . (ناظم الاطباء). سیاح و مسافر بحر و دریا. (آنندراج ).
رهاولغتنامه دهخدارهاو. [ رَ ] (اِ) (اصطلاح موسیقی ) نغمه و آهنگی است از موسیقی قدیم . (فرهنگ فارسی معین ) (از آنندراج ). رجوع به رهاوی شود.
زهاولغتنامه دهخدازهاو. [ زَ ] (اِخ ) دهی از ناحیه ٔ کردنشین کرمانشاهان و همان زهاب حالیه است . (از وفیات معاصرین بقلم علامه ٔ قزوینی مجله ٔ یادگار سال پنجم شماره ٔ 1 و 2). رجوع به ماده ٔ بعد شود.