لغتنامه دهخدا
زهمن . [ زَ م َ ] (اِخ ) نام خانه ای بوده در شهر ری .گویند صاحب آن خانه مردی درویش بود، شبی در خواب دید که در دمشق گنجی خواهد یافت ، بنا بر آن به دمشق رفت و سرگردان و حیران بر گرد کوچه و بازار می گشت . ناگاه مردی دوچار او شد. پرسید که از کجایی و در این شهر سرگشته و حیران چرای