زبانهای هستهآغازhead-first languages, head-initial languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در ابتدای آن قرار میگیرد
زبانهای هستهپایانhead-last languages, head-final languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در انتهای آن قرار میگیرد
طبلهای دوطرفهdouble-skin drums, double-head drumsواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از طبلها که دو سمت بدنۀ آنها پوست دارد
طبلهای یکطرفهsingle-skin drums, single-head drumsواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از طبلها که یک سمت بدنۀ آنها پوست دارد
نقشههای چونساختas-built drawings, as-builts, record drawingsواژههای مصوب فرهنگستاننقشههایی که پیمانکار پس از پایان کار و مطابق با اجرای واقعی کار تهیه میکند
هاژیدنلغتنامه دهخداهاژیدن . [ دَ ] (مص ) هازیدن . گریستن و گریه کردن . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). || نگریستن و نگاه کردن . (برهان ) (آنندراج ). || حیران بودن . (آنندراج ) (انجمن آرا). به معنی گریستن ، یعنی گریه کردن ، تصحیف خوانی نگریستن است . رجوع به هازیدن شود. (یادداشت م
هاژیدنلغتنامه دهخداهاژیدن . [ دَ ] (مص ) هازیدن . گریستن و گریه کردن . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). || نگریستن و نگاه کردن . (برهان ) (آنندراج ). || حیران بودن . (آنندراج ) (انجمن آرا). به معنی گریستن ، یعنی گریه کردن ، تصحیف خوانی نگریستن است . رجوع به هازیدن شود. (یادداشت م