هذیان

هذیان

فرهنگ فارسی عمید

(اسم مصدر) [عربی] haz[a]yān ۱. بیهوده گفتن در حالت بیماری یا خواب.۲. (اسم) گفتار بیهوده و غیرمعقول در حال بیماری و اشتداد تب.۳. [مجاز] بیهوده‌گویی؛ پریشان‌گویی.

هذیان

واژگان مترادف و متضاد

اوهام، بیهوده، پراکندهگویی، پرتوپلا، پریشانگویی، چرتوپرت، سرسام، غاب، یاوه

delusion

هذیان

واژه‌های مصوّب فرهنگستان

[روان‌شناسی] فکر یا مجموعۀ باورهای غیرعادی و بسیار شخصی که فرهنگ یا اعضای گروهی که شخص به آن تعلق دارد آن را تأیید نمی‌کنند، اما فرد آن را علی‌رغم غیرمنطقی بودن و وجود شواهد مخالف مصراً حفظ می‌کند

هذیان

فرهنگ واژه‌های سره

چرند

هذیان

لغت‌نامه دهخدا

هذیان . [ هََ ذَ ] (ع مص ) بیهوده دراییدن از بیماری و خواب و جز آن . (منتهی الارب ). چرند و پرند. گفتار بیهوده . پرت و پلا. (یادداشت به خط مؤلف ). تکلم غیرمعقول از بیماری یا جز آن . (اقرب الموارد) : من این همه ز طریق مطایبت گفتم مگر نگویی کاین ژاژ ب...

هذیان

فرهنگ فارسی معین

(هَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پریشان گویی . 2 - (اِ.) گفتار بیهوده و پرت و پلا.

هذیان

لهجه و گویش اصفهانی

تکیه ای: hedyun طاری: hazyun طامه ای: hazyun طرقی: hadiyun کشه ای: hedyun نطنزی: haziyun

هذیان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

delirium

هذیان

دیکشنری فارسی به عربی

متاهة

هذیان

واژه‌نامه آزاد

یان.

هذيان

دیکشنری عربی به فارسی

ديوانه شدن , جار و جنجال راه انداختن , با بيحوصلگي حرف زدن , ديوانگي , غوغا

paranoid delusion

هذیان بدگمانی

واژه‌های مصوّب فرهنگستان

[روان‌شناسی] هرگونه باور نادرست که فرد اعتقاد راسخ به آن داشته باشد و علی‌رغم وجود شواهدِ مغایر، از آن دست برندارد

persecutory delusion, delusion of persecution

هذیان گزند

واژه‌های مصوّب فرهنگستان

[روان‌شناسی] باور راسخ و کاذب به اینکه دیگران علیه فرد دست به توطئه و تهدید می‌زنند

هذیان گفتن

لغت‌نامه دهخدا

هذیان گفتن . [ هََ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) بیهوده گفتن در هنگام بیماری . (یادداشت به خط مؤلف ) : گفتی آن را به خواب دیده ستم یا کسی گفت پیش من هذیان . فرخی .آنکه تا روز همه شب سخنان راست کندچون به دیوان تو اندر شد گوید هذیان . فرخی .|| گفتن سخنان نامعق...