ارزشیابیevaluationواژههای مصوب فرهنگستانبررسی ارتباط و اثربخشی و اثر نهایی (impact) برنامهها در مقایسه با اهداف تعریفشدۀ آنها
ارزشیابی برآمدoutcome evaluation, summative evaluation, product evaluationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ارزشیابی که پس از تکمیل اقدام (measure) یا مداخله انجام میشود
ارزشیابی بیرونیexternal evaluationواژههای مصوب فرهنگستانارزشیابی یک برنامه به دست کسانی که در آن نقش نداشتهاند
عرقدیکشنری عربی به فارسیراه ابي( ) , رگه معدن , سنگ طلا , هرچيزشبيه راه ابي , عرق بدن , کارسخت , عرق ريزي , خوي , عرق کردن , عرق , مشقت کشيدن , وريد , سياهرگ , رگه , حالت , تمايل , روش , رگ دار کردن , رگه دار شدن