هشیلةلغتنامه دهخداهشیلة. [ هََ ل َ ] (ع ص ) الاغ و شتر و جز آن که بی دستوری خصم برند و بازگردانند. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || دزدیده از شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
حسیلةلغتنامه دهخداحسیلة. [ ح َ ل َ ] (ع ص ، اِ) خرمای خشک تباه که شیرین نشود. || مردم فرومایه . حسیل . || گوساله . ج ، حسیل .
حسیلةلغتنامه دهخداحسیلة. [ ح ُ س َ ل َ ] (اِخ ) کوههای چنداست از ضباب نزدیک رمل الغضا. رجوع به حَسَلات شود.
اهشاللغتنامه دهخدااهشال . [ اِ ] (ع مص ) هشیله دادن کسی را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
دزدیدهلغتنامه دهخدادزدیده . [ دُ دی دَ / دِ ] (ن مف ) دزدیده شده . ربوده شده . سرقت شده . مسروق . (ناظم الاطباء). مسروقة. مستسرق . مسترقه . (یادداشت مرحوم دهخدا) : فرمودند کباب دزدیده خوردن و طمع لقمه ٔ ما نیز کردن . (انیس الطالبین ص <sp