همتاسازیreplicationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند دوتا شدن بهطوریکه نسخهای دقیق از نسخۀ اولیه بازسازی شود، مانند آنچه در مورد دِنا و رِنا اتفاق میافتد
دوشاخۀ همتاسازیreplication forkواژههای مصوب فرهنگستانساختاری دوشاخه که براثر باز شدن دو رشتۀ دِنای درحالهمتاسازی به وجود میآید
حباب همتاسازیreplication bubbleواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از دِنای در حال همتاسازی که با ریزبین الکترونی به شکل حبابی کوچک دیده میشود متـ . چشم همتاسازی replication eye
مبدأ همتاسازیreplication origin, origin of replication, origin 2, ori site, oriواژههای مصوب فرهنگستانتوالی خاصی از همتایه که همتاسازی دِنا از آن آغاز میشود
همتاسازی دادهایdata replicationواژههای مصوب فرهنگستانتکثیر دادهها بر روی تعدادی از رایانهها در یک سامانۀ توزیعی متـ . همتاسازی دادهها
دوشاخۀ همتاسازیreplication forkواژههای مصوب فرهنگستانساختاری دوشاخه که براثر باز شدن دو رشتۀ دِنای درحالهمتاسازی به وجود میآید
حباب همتاسازیreplication bubbleواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از دِنای در حال همتاسازی که با ریزبین الکترونی به شکل حبابی کوچک دیده میشود متـ . چشم همتاسازی replication eye
مبدأ همتاسازیreplication origin, origin of replication, origin 2, ori site, oriواژههای مصوب فرهنگستانتوالی خاصی از همتایه که همتاسازی دِنا از آن آغاز میشود
همتاسازی دادهایdata replicationواژههای مصوب فرهنگستانتکثیر دادهها بر روی تعدادی از رایانهها در یک سامانۀ توزیعی متـ . همتاسازی دادهها
همتاشدهreplicativeواژههای مصوب فرهنگستان1. مربوط به همتاسازی 2. ویژگی آنچه در فرایند همتاسازی شرکت کرده است متـ . همتاساختی
ناقل دوکارکردیshuttle vector, bifunctional vectorواژههای مصوب فرهنگستانناقلی که قادر به همتاسازی در دو گونۀ نامرتبط است
رشتۀ پیروlagging strandواژههای مصوب فرهنگستانرشتهای از دِنا که بهطور گسسته به دنبال همتاسازی رشتۀ پیشرو ساخته میشود
نمونهخوانیproofreadingواژههای مصوب فرهنگستانسازوکاری برای تصحیح خطاهای همتاسازی یا رونویسی یا ترجمه
همتاتنreplisomeواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای زیمایهای در پیشهستهایها که در همتاسازی دِنا شرکت دارد
همتاسازی دادهایdata replicationواژههای مصوب فرهنگستانتکثیر دادهها بر روی تعدادی از رایانهها در یک سامانۀ توزیعی متـ . همتاسازی دادهها
همتاسازی دوسویهbidirectional replicationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی همتاسازی دِنا که در آن دوشاخههای همتاسازی در دو جهت مخالف هم پیش میروند
همتاسازی سامانگریزrunaway replicationواژههای مصوب فرهنگستانهمتاسازی چندبارة دِنا در طی چرخة یاختهای
همتاسازی ویروسیviral replicationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن از روی یک ویروس والد، ویروس یا شبهویروس جدید تولید میشود
دوشاخۀ همتاسازیreplication forkواژههای مصوب فرهنگستانساختاری دوشاخه که براثر باز شدن دو رشتۀ دِنای درحالهمتاسازی به وجود میآید
ترمیم پساهمتاسازیpostreplication repair/ post-replication repairواژههای مصوب فرهنگستان← ترمیم ناجورجفتی
حباب همتاسازیreplication bubbleواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از دِنای در حال همتاسازی که با ریزبین الکترونی به شکل حبابی کوچک دیده میشود متـ . چشم همتاسازی replication eye
مبدأ همتاسازیreplication origin, origin of replication, origin 2, ori site, oriواژههای مصوب فرهنگستانتوالی خاصی از همتایه که همتاسازی دِنا از آن آغاز میشود