پرتوِ گاماgamma rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل میشود
گسیل گاماgamma emissionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن هستههای اتمی با بیرون فرستادن تابش الکترومغناطیسی پرانرژی، بهصورت پرتو گاما، از حالت برانگیخته به حالتی با انرژی کمتر نزول میکنند
بیب همگاهیsync popواژههای مصوب فرهنگستانصدایی در اولین قاب نوار صدا که بهعنوان نشانهای برای همگاهی به کار میرود
تَپ همگاهیsync pulse, synchronizing pulseواژههای مصوب فرهنگستاندر سامانۀ ضبط صدا، تپی که در فرایند همگاهسازی تصویر و نوارهای مغناطیسی به کار میرود
synchronisingدیکشنری انگلیسی به فارسیهمزمان سازی، همزمان کردن، همگاه بودن، انطباق زمانی داشتن، از حیث زمان باهم مطابق کردن
صدای همگاهsync sound, synchronous soundواژههای مصوب فرهنگستانصدایی که قاب به قاب با تصویر هماهنگ است