بسهمنهشتگانmulticomponentواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی از مراحل یا دورههای مختلف فعالیت انسان که اثر فیزیکی از آن به جا مانده باشد
همنشری بیشسادهreally simple syndication, rich site summaryواژههای مصوب فرهنگستانقالب پرکاربردی برای در دسترس گذاشتن چکیدۀ منابع اطلاعاتی، مانند وبنوشتها، در بستر وب و در قالبی خوانا برای رایانه اختـ . همبس RSS 2
همبستهسنگboundstoneواژههای مصوب فرهنگستانسنگآهکی که اجزای اولیۀ آن در هنگام تهنشینی با اندامگانهای ریفساز (reef-building) یا پوششی به هم چسبیدهاند
حملة همبستگیcorrelation attackواژههای مصوب فرهنگستاننوعی حملة مبتنی بر روش تقسیموحل که از وابستگی آماری میان دنبالة کلید اجرایی و خروجی یکی از ثابهای خطی سازندة رمزِ جریانی برای یافتن حالت اولیة همان ثاب خطی استفاده میکند
تولید همبستهassociated productionواژههای مصوب فرهنگستانتولید ذرات شگفت در واکنشهای هستهای که همواره دوتاییاند
همبستگی دیرینهمغناطیسیpaleomagnetic correlationواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری برای سنجش همبستگی ماندهمغناطش سنگها
ابساسلغتنامه دهخداابساس . [ اِ ] (ع مص ) راندن اشتر. زجر کردن شتررا به لفظ بس بس . || رها کردن ستور به آب . || بس بس گفتن ناقه را به وقت دوشیدن .
همبستگی دیرینهمغناطیسیpaleomagnetic correlationواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری برای سنجش همبستگی ماندهمغناطش سنگها
همبستهسنگboundstoneواژههای مصوب فرهنگستانسنگآهکی که اجزای اولیۀ آن در هنگام تهنشینی با اندامگانهای ریفساز (reef-building) یا پوششی به هم چسبیدهاند