هم صورتلغتنامه دهخداهم صورت . [ هََ رَ ] (ص مرکب ) هم شکل . همانند : بچگانْمان همه ماننده ٔ شمس و قمرندزآنکه هم سیرت و هم صورت هر دو پدرند. منوچهری .همواره سیه سَرْش ببرّند ازیراک هم صورت مار است و ببرّند سر مار. <p class="aut
جبهۀ همرسی سردcold occlusion, cold-type occlusion, cold-front-type occlusionواژههای مصوب فرهنگستانجبهۀ حاصل از رانده شدن جبهۀ سرد به زیر جبهۀ گرم و قرار گرفتن هوای سردتر بهجای هوای سرد متـ . جبهۀ همرسیدۀ سرد cold occluded front
میسپاردگویش خلخالاَسکِستانی: darasmârə دِروی: da.r.asmar.ə شالی: dasmârə کَجَلی: a.n.desbar.e/iya کَرنَقی: daraspârə کَرینی: darasmârə کُلوری: darasmârə گیلَوانی: darasmârə لِردی: darasmarə