خط همپوشgantlet track/ gauntlet trackواژههای مصوب فرهنگستانسازهای متشکل از مسیری دوخطه که در آن ریل حرکتی یکی از خطوط، بین دو ریل خط دیگر قرار گیرد
پایههمپوشequitantواژههای مصوب فرهنگستانبرگآذینی با برگهایی که قاعدۀ آنها با یکدیگر همپوشانی دارند و معمولاً در امتداد رگبرگ اصلی بهوضوح تا خوردهاند
خط همپوش سوزندارgantlet track with switchesواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خط همپوش که در هر دو سر آن سوزن نصب شده است و امکان عبور از خط کناری برای وزن کردن قطار را فراهم میکند
همپوشانی آشیان،همپوشانی کُنامniche overlapواژههای مصوب فرهنگستانهمپوشانی منابع موردنیاز دو گونه در زیستگاه یا بومسازگانی مشترک
همپوشانی 2overlap 2, OLواژههای مصوب فرهنگستانطولی از خط بعد از علامت توقف مسیر که برای ورود قطار دیگر به سیرگاه مربوط باید آزاد باشد و بنابراین قفل میشود
خط همپوشgantlet track/ gauntlet trackواژههای مصوب فرهنگستانسازهای متشکل از مسیری دوخطه که در آن ریل حرکتی یکی از خطوط، بین دو ریل خط دیگر قرار گیرد
پوشلغتنامه دهخداپوش . (اِ) جامه . لباس : تا چند کنی پوش ز پوشی کسان از جامه ٔ عاریت نشاید برخورد. نظام قاری (دیوان البسه ص 123).در دو بیت ذیل از فردوسی و اسدی پوش نیز بمعنی جامه و پوشش و لباس آمده
همپوشانی 2overlap 2, OLواژههای مصوب فرهنگستانطولی از خط بعد از علامت توقف مسیر که برای ورود قطار دیگر به سیرگاه مربوط باید آزاد باشد و بنابراین قفل میشود
همپوشانی آشیان،همپوشانی کُنامniche overlapواژههای مصوب فرهنگستانهمپوشانی منابع موردنیاز دو گونه در زیستگاه یا بومسازگانی مشترک
همپوشانی شناورswinging overlapواژههای مصوب فرهنگستانهمپوشانیای که طول آن بسته به شرایط بهرهبرداری انتخاب میشود و در آن نیازی به قفل کردن مسیر نیست
همپوشانی طولیlongitudinal overlap, forward overlapواژههای مصوب فرهنگستاندرصد همپوشانی بین تصاویر پیاپی درجهت خط پرواز
خط همپوشgantlet track/ gauntlet trackواژههای مصوب فرهنگستانسازهای متشکل از مسیری دوخطه که در آن ریل حرکتی یکی از خطوط، بین دو ریل خط دیگر قرار گیرد
پایههمپوشequitantواژههای مصوب فرهنگستانبرگآذینی با برگهایی که قاعدۀ آنها با یکدیگر همپوشانی دارند و معمولاً در امتداد رگبرگ اصلی بهوضوح تا خوردهاند