همپیوندینهallograft, homologous graft, homograft, homoplastic graft, allogeneic graftواژههای مصوب فرهنگستانپیوندینهای که خاستگاهش جانداری همگونۀ فرد گیرندۀ پیوند است
دریچۀ همپیوندینهhomograft valveواژههای مصوب فرهنگستاندریچهای که خاستگاه انسانی دارد و به قلب گیرنده پیوند زده میشود
گوندینهلغتنامه دهخداگوندینه . [ گُن ْ ن ِ ] (اِخ ) ادموند. شاعر درام سرای فرانسوی است که به سال 1828 م . در لورییرر به دنیا آمد و در سال 1888م . در نولی درگذشت . وی بیش از 40 نمایشنامه نوشت که ب
پیوندینهgraft 2, transplant 2واژههای مصوب فرهنگستانبافت یا اندامی که در طی عمل جراحی به بدن فرد پیوند زده میشود
پیوندینۀ آبکشیsieve graftواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیوندینۀ پوستی که در آن سوراخهایی ایجاد میکنند تا سطح بزرگتری را پوشش دهد و از قطعات مدور برجایمانده از سوراخها نیز برای پوشش دادن کنارها استفاده میکنند
پیوندینۀ آزادfree graftواژههای مصوب فرهنگستانپیوندینهای که، برعکس پیوندینۀ پایدار، کاملاً از بستر جدا شده است
پیوندینۀ آزادfree graftواژههای مصوب فرهنگستانپیوندینهای که، برعکس پیوندینۀ پایدار، کاملاً از بستر جدا شده است
پیوندینۀ بیرگavascular graftواژههای مصوب فرهنگستانپیوندینهای که هیچ رگی در آن نیست متـ . پیوندینۀ رنگپریده white graft
پیوندینۀ نیشگونیpinch graftواژههای مصوب فرهنگستانپیوندینۀ پوستی کوچکی که با بلند کردن مکانیکی پوست از خاستگاه پیوندینه جدا میشود
پیوندینۀ نیملایهsplit-skin graftواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیوندینۀ پوستی شامل روپوست که ضخامت آن تقریباً یکسوم پیوندینۀ تماملایه است
پیوندینۀ نیملایهستبرthick-split graft, split-thickness graftواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیوندینۀ پوستی شامل روپوست که ضخامت آن تقریباً دوسوم پیوندینۀ تماملایه است
دریچۀ همپیوندینهhomograft valveواژههای مصوب فرهنگستاندریچهای که خاستگاه انسانی دارد و به قلب گیرنده پیوند زده میشود