همکنشیinteroperationواژههای مصوب فرهنگستانحالت ارتباط و کارکردن سازگار دو یا چند افزاره یا برنامۀ نرمافزاری با هم در یک شبکه
فرود 2falling actionواژههای مصوب فرهنگستانکنشی که در پی نقطۀ اوج میآید و به سمت پایان نمایش پیش میرود
دوتایی برهمکنشیinteracting binaryواژههای مصوب فرهنگستانمنظومهای دوتایی که در آن جِرم یکی از ستارهها به ستارۀ دیگر انتقال مییابد
طرحریزی برهمکنشیinteractive planningواژههای مصوب فرهنگستاننوعی طرحریزی جمعی برمبنای این باور که عمل طرحریزی مهمتر از خود طرحهاست و همة ذینفعان باید در مرحلة تدوین طرحها مشارکت داشته باشند متـ . طرحریزی تعاملی