هواراهpneumatic ductواژههای مصوب فرهنگستانمجرایی که کیسۀ شنا (swimbladder) را در ماهیانی که کیسۀ شنای باز دارند به بخشی از لولۀ گوارش وصل میکند
مدیریت هواراهairway managementواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از اقدامات و تدابیر نظیر نایبُری و لولهگذاری و قرار دادن هواراهه، برای باز نگهداشتن هواراه و نجات بیمار از خفگی
حواریةلغتنامه دهخداحواریة. [ ح َ ری ی َ ] (ع اِ) مؤنث حواری . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حواری شود. || حضریة. (از اقرب الموارد).
هواراههairway2واژههای مصوب فرهنگستانلولهای برای ورود و خروج مطمئن هوا به نای بیمار در جریان بیهوشی یا در هنگام بروز مشکل تنفسی متـ . هواراه مصنوعی artificial airway
مدیریت هواراهairway managementواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از اقدامات و تدابیر نظیر نایبُری و لولهگذاری و قرار دادن هواراهه، برای باز نگهداشتن هواراه و نجات بیمار از خفگی
هواراهۀ سوختfuel vent, fuel tank ventواژههای مصوب فرهنگستانهواکش یا لولهای برای سرریز سوخت از مخزن و متعادلسازی فشار درون و بیرون آن
لولهگذاریintubationواژههای مصوب فرهنگستانقرار دادن لوله در هواراه بهمنظور باز نگهداشتن آن یا انتقال هوشبرهای استنشاقی به درون نای و ششها
هواراههairway2واژههای مصوب فرهنگستانلولهای برای ورود و خروج مطمئن هوا به نای بیمار در جریان بیهوشی یا در هنگام بروز مشکل تنفسی متـ . هواراه مصنوعی artificial airway
هواراهۀ سوختfuel vent, fuel tank ventواژههای مصوب فرهنگستانهواکش یا لولهای برای سرریز سوخت از مخزن و متعادلسازی فشار درون و بیرون آن
مدیریت هواراهairway managementواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از اقدامات و تدابیر نظیر نایبُری و لولهگذاری و قرار دادن هواراهه، برای باز نگهداشتن هواراه و نجات بیمار از خفگی