حانینیلغتنامه دهخداحانینی . (اِخ ) حسن بن علی بن حسن عاملی حانینی . شاعری کثیرالشعر از اهل «بیت حانین » از اعمال صغد است . او راست : مجموع قصاید در مدح امیر فخرالدین بن معن . وفات وی بسال 1025 هَ . ق . است . (زرکلی ج 1 ص <span
اوننگلغتنامه دهخدااوننگ . [ اَ ن َ ] (اِ) به معنی اوشنگ است و آن ریسمانی باشد که قبا و لنگی و قطیفه و امثال آن بر آن اندازند و گاهی خوشه های انگور نیز از آن بیاویزند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
زبرسازی سیلندرcylinder deglazingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن سطح دیوارۀ درونی سیلندر را با روش هونینگ (honing) زبر میکنند تا چسبندگی لایۀ روغن به دیوارۀ آن افزایش یابد