روغن حلپذیرsoluble oilواژههای مصوب فرهنگستاننامیزهای پایدار از آب و روغن با غلظت بالا که در عملیات فلزکاری برای روانسازی و خنکسازی و ممانعت از خوردگی به کار میرود متـ . روغن نامیزهای emulsifying oil
استخوانبُری بیکر و هیلBaker and Hill osteotomyواژههای مصوب فرهنگستانبرش پاشنه و وارد کردن گوِهای از استخوان در آن برای اصلاح تغییر شکل استخوان مچ پا
پلگیheel and toe wear 1, heel-toe wear 1واژههای مصوب فرهنگستانرفتگی یکطرفۀ آجقطعهها در تایرهای شعاعی؛ معمولاً رفتگی لبۀ آجقطعههایی که زودتر بر جاده قرار میگیرند، بیشتر است
ژلgelواژههای مصوب فرهنگستانپراکنهای بهصورت محلول تعلیقی یا بسپاری که رفتاری مانند جامد کشسان یا نیمهجامد دارد
ژل اثربرداریgel liftواژههای مصوب فرهنگستانلایة نازکی از ژلاتین که برای برداشتن اثر انگشت از یک سطح و انتقال آن به قطعهای پلاستیکی و انعطافپذیر به کار میرود
هِلالىگویش بختیاریحلالى (کشمش شسته شده را در ظرف آبى به همراه کمى سرکه مىریزند و پس از چند روز که کشمشها جذب آب نمودند شیرینى خود را از دست مىدهند و نوشیدنى مَلَس و خوشطعمى از آن بهدست مىآید که بهجاى آب کنار سفره گذارند).
هِلالىگویش بختیاریحلالى (کشمش شسته شده را در ظرف آبى به همراه کمى سرکه مىریزند و پس از چند روز که کشمشها جذب آب نمودند شیرینى خود را از دست مىدهند و نوشیدنى مَلَس و خوشطعمى از آن بهدست مىآید که بهجاى آب کنار سفره گذارند).