لغتنامه دهخدا
هیع. [ هََ ] (ع مص ) گسترده گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بر روی زمین پهن و گسترده شدن . (از اقرب الموارد). || نالیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || گرسنه شدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || طپیدن .(منتهی الارب ). || تنگ دل شدن . || گداخته شدن ارزیز. (من