عوادللغتنامه دهخداعوادل . [ ع َ دِ] (اِخ ) عوادل الثغور؛ از بلاد شام ، آن است که در نزدیکی بلاد روم قرار گرفته است ، و «عواصم » آنجاست که پشت حدود و ثغور باشد. و «عوادل » دورتر از عواصم باشد. (از مفاتیح العلوم خوارزمی ). و رجوع به عواصم شود.
عواذللغتنامه دهخداعواذل . [ ع َ ذِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عاذِل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به عاذل شود.
گوادال کاناللغتنامه دهخداگوادال کانال . (اِخ ) وادی القنار. یکی از جزایر آتش فشان مجمعالجزایر سالومون که 15000 تن جمعیت دارد. محصول آن مغز نارگیل است . در سال 1942 و 1943 م . گوادال کانال عرصه ٔ نبرد
گوادال کاناللغتنامه دهخداگوادال کانال . (اِخ ) شهری از اسپانیا که در کنار یکی از شعب رود ویار واقع شده و 6600 تن جمعیت دارد. محصولات آن عبارت است از روغن ، شراب ، بادام ، معادن مس ونقره و آهن . رجوع به لاروس کوچک و غوآدالقنال شود.