لغتنامه دهخدا
رایت . [ ی َ ] (از ع ، اِ) رایة. رأیة. ازهری گفته است :عرب بدان همزه ندهد در صورتی که اصل آن همزه است ولی ابوعبید و اصمعی آنرا انکار کرده اند. (از اقرب الموارد). عَلَم . ج ، رایات . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق <span class