نظریۀ وجوه دستمزدwage fund theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریۀ کلاسیک تقاضا برای نیروی کار که براساس آن همواره مقدار ثابتی از وجوه مالی به پرداخت دستمزدها تخصیص مییابد و اگر در جایی افزایش مشاهده شود به معنای کاهش در جای دیگر است
واجیلغتنامه دهخداواجی . (اِخ ) نام دهی است از ناحیه ٔ کلاردشت مازندران . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو).
درویش نوازیلغتنامه دهخدادرویش نوازی .[ دَرْ ن َ ] (حامص مرکب ) عمل درویش نواز. اکرام و انعام کردن و نواختن درویش را. درویش داری : به جوانمردی و درویش نوازی مشهوربه توانگردلی و نیک نهادی مشهود.سعدی .
دره اهوازیلغتنامه دهخدادره اهوازی . [ دَرْ رَ اَ هَْ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رودزرد بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز. واقع در 17هزارگزی باختر باغ ملک و یکهزارگزی جنوب راه اتومبیل رو باغ ملک به هفتگل . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6</
دستان نوازیلغتنامه دهخدادستان نوازی . [ دَ ن َ ] (حامص مرکب ) عمل دستان نواز. نواختن آهنگ موسیقی . || نغمه خوانی . سرودخوانی . زمزمه سازی : معلم چون کند دستان نوازی کند کودک همیدون پای بازی .(ویس و رامین ).
دلنوازیلغتنامه دهخدادلنوازی . [ دِ ن َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی دلنواز. عمل دلنواز. نواخت دل . نوازش دل . شفقت . مهربانی . تسلی . (ناظم الاطباء). خاطرنوازی . دلجوئی : ابری که ز بارانش می نرویداز طبع مگرتخم دلنوازی . مسعودسعد.غزال