واقعیتلغتنامه دهخداواقعیت . [ ق ِ عی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ، اِ) حقیقت . || وجود. هستی . (ناظم الاطباء).
واقعیتدیکشنری فارسی به انگلیسیactuality, axiom, fact, gospel, reality, sooth, truth, truthfulness, verity
بینش حقیقیtrue insightواژههای مصوب فرهنگستانفهم واقعیت عینی یک وضعیت که با نیروی برانگیزاننده و هیجانی برای تسلط بر وضعیت یا تغییر رفتار همراه است
واقعیتلغتنامه دهخداواقعیت . [ ق ِ عی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ، اِ) حقیقت . || وجود. هستی . (ناظم الاطباء).
واقعیتدیکشنری فارسی به انگلیسیactuality, axiom, fact, gospel, reality, sooth, truth, truthfulness, verity
واقعیتلغتنامه دهخداواقعیت . [ ق ِ عی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ، اِ) حقیقت . || وجود. هستی . (ناظم الاطباء).