واقعگراییrealismواژههای مصوب فرهنگستاننگرشی مبتنی بر حقایق موجود و عمل براساس آنچه هست، نه آنچه باید باشد متـ . واقعگرایی کلاسیک classical realism
واقع گراییفرهنگ فارسی معین( ~. گَ) [ ع - فا. ] (اِمص .) 1 - گرایش و توجه به واقعیت ها و پرهیز از خیال بافی . 2 - وفاداری به طبیعت یا زندگی واقعی و بیان دقیق آن بدون خیال پردازی . نک رئالیسم .
نوواقعگراییneorealism, new realismواژههای مصوب فرهنگستاننگرشی در سیاست بینالملل که ضمن پذیرش مبانی واقعگرایی، بر تأثیر ساختار نظام بینالملل بر تعامل دولتها تأکید دارد متـ . واقعگرایی ساختاری structural realism
واقعگرایی اخلاقیmoral realism, ethical realismواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی در فرااخلاق مبنی بر اینکه ویژگیهای اخلاقی و امور واقعِ اخلاقی، مستقل از ذهن وجود دارند
واقعگرایی ساختاری تدافعیdefensive structural realismواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که بنا بر آن دولتها برای حفظ توازن در برابر دولتهای سلطهجو قدرت خود را افزایش میدهند
واقعگرایی ساختاری تهاجمیoffensive structural realismواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که بنا بر آن دولتها برای تضمین امنیت خود در نظام بینالملل باید قدرت خود را تا جای ممکن افزایش دهند
نوواقعگراییneorealism, new realismواژههای مصوب فرهنگستاننگرشی در سیاست بینالملل که ضمن پذیرش مبانی واقعگرایی، بر تأثیر ساختار نظام بینالملل بر تعامل دولتها تأکید دارد متـ . واقعگرایی ساختاری structural realism