واکنشسازیreaction formationواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریۀ روانکاوی، سازوکاری دفاعی که ازطریق آن تکانههای ناپذیرفتنی یا تهدیدکنندۀ ناخودآگاه انکار میشود و صورتهای مقابل جای آنها را در خودآگاه میگیرد
واکنشلغتنامه دهخداواکنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِمص مرکب ) عکس العمل . انفعال . (لغات فرهنگستان ). مقابل کنش .
reactدیکشنری انگلیسی به فارسیواکنش نشان می دهند، واکنش نشان دادن، عکس العمل نشان دادن، واکنش کردن، تحت تاثیر واقع شدن
reactedدیکشنری انگلیسی به فارسیواکنش نشان داد، واکنش نشان دادن، عکس العمل نشان دادن، واکنش کردن، تحت تاثیر واقع شدن
reactsدیکشنری انگلیسی به فارسیواکنش نشان می دهد، واکنش نشان دادن، عکس العمل نشان دادن، واکنش کردن، تحت تاثیر واقع شدن
reactanceدیکشنری انگلیسی به فارسیواکنش پذیری، مقاومت القایی یا خازنی، واکنش، مقاومت واکنشی، واکنش برق