واکنشلغتنامه دهخداواکنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِمص مرکب ) عکس العمل . انفعال . (لغات فرهنگستان ). مقابل کنش .
جذبندهabsorberواژههای مصوب فرهنگستانهر ماده با مقطع جذبِ نوترون زیاد که بتوان از آن در تنظیم آهنگ واکنش هستهای استفاده کرد
توزیع زاویهایangular distributionواژههای مصوب فرهنگستانپخشیدگی ذرات پراکنده یا محصولات واکنش هستهای نسبت به جهت باریکۀ فرودی
فیزیک هستهایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ای، رآکتور هستهای، نیروگاه اتمی، واکنش هستهای، شکافت اتمی، فیشن، همجوشی هستهای، فیوژن، رآکتورگداخت بمب اتمی، بمب ئیدروژنی، کلاهکاتمی، کلاهک هستهای رادیو اکتیویته، واپاشی، گسیل ذرات، ابر رادیواکتیو، قارچ بمب اتمی، پرتوافکنی، تشعشع اتم، ایزوتوپ، هستۀ اتم، پروتون، نوترون، الکترون، ذرا
واکنشلغتنامه دهخداواکنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِمص مرکب ) عکس العمل . انفعال . (لغات فرهنگستان ). مقابل کنش .
کنش و واکنشلغتنامه دهخداکنش و واکنش . [ ک ُ ن ِ ش ُ ک ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ) عمل و عکس العمل . (از یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به «کنش » و «عکس العمل » شود.
واکنشلغتنامه دهخداواکنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِمص مرکب ) عکس العمل . انفعال . (لغات فرهنگستان ). مقابل کنش .
زمان واکنشreaction timeواژههای مصوب فرهنگستانمدتزمان لازم برای درک خطر و نشان دادن عکسالعمل از سوی راننده
سازوکار واکنشreaction mechanismواژههای مصوب فرهنگستانمراحلی متوالی که در طی آنها یک واکنش شیمیایی رخ میدهد