واگذاریلغتنامه دهخداواگذاری . [گ ُ ] (حامص مرکب ) تفویض . تسلیم . (ناظم الاطباء). || ترک . طرح . (یادداشت مؤلف ). || (ص نسبی ) واگذارشده . تسلیم شده . منتقل شده . داده شده .- املاک واگذاری ؛ که مالک آن را به دیگری تسلیم کرده و تحویل داده است .
واذاریلغتنامه دهخداواذاری . (اِخ )محسن بن ابراهیم بن احمد الواذاری مکنی به ابوالعلاء منسوب به واذار از دهکده های اصفهان وی محدث بود و ابوعلی الحسن بن عمربن یونس الحافظ از وی روایت دارد و پس از سال 400 هَ .ق . وفات یافت . (از لباب الانساب ).
واگذاری 3handover 1واژههای مصوب فرهنگستاندر اختیار قرار دادن واپایش یک هواگَرد از یک مرکز یا شخص واپایشگر به مرکز یا شخص دیگر
خط آمادۀ واگذاریavailable lineواژههای مصوب فرهنگستاندر ارتباطات دادهای، مداری که میاندو نقطه برقرار است، اما هنوز استفاده نمیشود متـ . خط آماده
نامۀ واگذاریaward letterواژههای مصوب فرهنگستاننامهای که کارفرما برای پیمانکار بهمنظور اعلام پذیرش پیشنهاد او ارسال میکند