دورۀ پاک شدنwashout period, washout phaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از مطالعه، بهویژه در کارآزماییهای درمانی، که در آن درمان قطع میشود و فرصت داده میشود تا اثرات دارو از بدن خارج شود و شرکتکننده به حالت اول در شروع مطالعه برگردد
آببَرندگیwashoutواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن جریان بیشازحد سیال موجب خروج جامدات از حوض هوادهی یا زلالساز میشود
حواساتلغتنامه دهخداحواسات . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حواسة. || شتران گرد آمده . || شتران بسیارخوار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به حواسة شود.
گواشتلغتنامه دهخداگواشت . [ ] (اِ) آهنگی است از موسیقی . رجوع به مجمع الادوار مهدیقلی هدایت نوبت 3 ص 98 شود.
واگشادنلغتنامه دهخداواگشادن . [ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) گشادن . بازگشادن : چون زلزله ریزد آب سایددرزی ز خریطه واگشاید. نظامی .|| حل کردن : تسنیه ؛ واگشادن و آسان کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
واگشادنلغتنامه دهخداواگشادن . [ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) گشادن . بازگشادن : چون زلزله ریزد آب سایددرزی ز خریطه واگشاید. نظامی .|| حل کردن : تسنیه ؛ واگشادن و آسان کردن . (تاج المصادر بیهقی ).