واگویۀ استانداردstandard calloutواژههای مصوب فرهنگستانواگویۀ بین خدمه در هنگام عملیات که تعیینکنندۀ شرایط و اقدامات و وضعیت تجهیزات و کلیدها و مشاهدات دیداری یا دیگر موارد عملیاتی تصریحشده در روالها است
واگویهلغتنامه دهخداواگویه . [ ی َ / ی ِ ] (اِمص مرکب ) بازگفتن حرف شنیده را. (غیاث اللغات ). سخن شنیده را بازگفتن . (ناظم الاطباء). تکرار قولی . بازگو. تکرار سخنی .
واگویهفرهنگ فارسی عمیدبازگو کردن؛ دوباره گفتن حرفی؛ سخن شنیده را باز گفتن.⟨ واگویه کردن: تکرار کردن سخن.