خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وخام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وخام
لغتنامه دهخدا
وخام . [ وَ ] (ع ص ) ارض وخام ؛ زمین گیاه ناگوارنده ناک . (منتهی الارب )زمینی که گیاه آن ناگوارنده باشد. (ناظم الاطباء).
-
وخام
لغتنامه دهخدا
وخام . [ وِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ وخیم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وخیم شود. || ج ِ وَخم به معنی مرد گران و ناموافق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). رجوع به وخم شود. || ج ِ وخوم . (ناظم الاطباء). رجوع به وخوم شود.
-
جستوجو در متن
-
lummox
روانشناسی
ادم کودن ، آدم ناشی وخام دست ، ( آمر ) آدمکودن
-
وخم
لغتنامه دهخدا
وخم . [ وَ ] (ع ص ) مرد گران و ناموافق . ج ، اوخام ، وِخام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). وخوم . || (بلد...) شهر ناموافق و ناسازگار برای سکنا. (ناظم الاطباء). || (مص ) چیره شدن در نبرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).به گران...
-
وخوم
لغتنامه دهخدا
وخوم . [ وَ ] (ع ص ) مرد گران سنگ و ناموافق . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مرد ثقیل و گران و ناپسند. ج ، وخام ، وخامی ، اوخام . (ناظم الاطباء). || (ارض ...) زمین که گیاهش ناگوارنده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به وخم و وخامة شود.
-
ناگواریدن
لغتنامه دهخدا
ناگواریدن . [ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) هضم ناشدن . به تحلیل نرفتن . مقابل گواریدن .- ناگواریدن طعام ؛ وخم . وخام : از افراط طمث بیماری ها و آفت های بسیارتولید کند، چون ناگواریدن طعام و آرزو ناکردن . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).|| ناگوالیدن . شکافته شدن پوست از...
-
وخم
لغتنامه دهخدا
وخم . [ وَ خ ِ ] (ع ص ) مرد گران . (ناظم الاطباء). مرد گران سنگ و ناموافق . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، اوخام ، وخام . (ناظم الاطباء). وَخامی ̍. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بدگوار. (نطنزی ). ناگوار. (غیاث اللغات ). سنگین . ثقیل . (یادداشت مو...
-
وخیم
لغتنامه دهخدا
وخیم . [ وَ ] (ع ص ) دشوار. (غیاث اللغات ) (از ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || سنگین و گران . (غیاث اللغات ) (دهار) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || مرد گران و ناموافق . (از آنندراج ) (منتهی الارب ). مرد سنگین و گران و ناپسند. (ناظم الاطب...