25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
بر تاختن با شمشیر
پیش جهیدن با شمشیر
حمله ناگهانی با شمشیر
ناگهان حمله کردن با شمشیر به
حمله ناگهانی با یک سلاح برنده
بر جهش
بیشتر بدانید
کوثر
ephebi
مؤجج
نرده ی دور کشتی
proctotome
به طور مضحک
جستوجوی دقیق
ورجهیدن با شمشیر
دیکشنری فارسی به انگلیسی
lunge
جستوجوی همآوا
ورجهیدن
لغتنامه دهخدا
ورجهیدن . [ وَج َ دَ ] (مص مرکب ) از جای جستن . (یادداشت مؤلف ).
ورجهیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
bounce, rebound
خوردن و ورجهیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
carom
جستوجوی همآغاز
ورجهیدن
لغتنامه دهخدا
ورجهیدن . [ وَج َ دَ ] (مص مرکب ) از جای جستن . (یادداشت مؤلف ).
ورجهیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
bounce, rebound
جستوجوی همقافیه
ورجهیدن
لغتنامه دهخدا
ورجهیدن . [ وَج َ دَ ] (مص مرکب ) از جای جستن . (یادداشت مؤلف ).
خوردن و ورجهیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
carom
ورجهیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
bounce, rebound