ورزمانmassageواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از یک رشته حرکات منظم، مانند مالش و فشار و ضربه و مشتومال برای افزایش گردش خون و تقویت ماهیچهها و بافتهای نرم که به رفع خستگی و آرامش فرد منجر میشود متـ . ماساژ
ورزماندرمانیmassage therapyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش درمان که در آن برای التیام بافتهای نرم بدن و حفظ سلامتی از دستورزی (manipulation) استفاده میشود متـ . ماساژدرمانی
ورزمان قلبیcardiac massage, heart massageواژههای مصوب فرهنگستانفشار دادن مکرر و منظم قلب، چه بهصورت مستقیم در هنگام جراحی و چه از روی قفسۀ صدری، برای تداوم جریان خون یا بازگرداندن آن به حالت طبیعی بعد از ایست قلبی متـ . ماساژ قلبی
ورزمان لثهgingival massageواژههای مصوب فرهنگستانمالش لثه برای تقویت قوام آن و بهبود جریان خون در آن متـ . ماساژ لثه
شورزمینلغتنامه دهخداشورزمین . [ زَ ] (اِ مرکب ) زمین شوره زار. زمین بی بر و بی حاصل . (ناظم الاطباء).