گوسریلغتنامه دهخداگوسری . [ س َ ] (اِخ ) رودخانه ای است در مازندران . (از مازندران و استرآباد رابینو متن انگلیسی ص 6 و ترجمه ٔ فارسی ص 24).
پمپ آبپاش شیشۀ جلوwindshield washer pump, windscreen washer pump, washer pumpواژههای مصوب فرهنگستانپمپی که با فشار مایع شیشهشو را به لولۀ آبپاش میفرستد
مایع شیشهشوwindshield washer fluid, windscreen washer fluid, washer fluidواژههای مصوب فرهنگستانمحلولی که با آبپاش شیشۀ جلو برای تمیز کردن شیشۀ جلو به آن پاشیده میشود
گوشاریلغتنامه دهخداگوشاری . (اِخ ) شاخه ای از تیره ٔ عبدالوند هیهاوند از طایفه ٔچهارلنگ بختیاری . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
دوسریلغتنامه دهخدادوسری . [ دَ س َ ] (ع ص ) دوسرانی . (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج )(از برهان ). بزرگ هیکل توانا کأنه منسوب الی دوسر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به دوسرانی شود.
دوسریلغتنامه دهخدادوسری . [ دُ س َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) دارای دوسر. دوسره . با دو سر. (یادداشت مؤلف ). || قسمی از خیمه . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) : دشمن جان ترا عزم بیابان فناست دایم از نیزه ز بهرش دوسری بر سر ماست . شفیع اثر (از آنند
روسریلغتنامه دهخداروسری . [ س َ ] (اِ مرکب ) پارچه ای که زنان بر سر می افکنند و معمولا در زیر چانه گره می زنند. چارقد. در گناباد خراسان بمعنی چادرچه و چادرنماز مستعمل است .
گوسریلغتنامه دهخداگوسری . [ س َ ] (اِخ ) رودخانه ای است در مازندران . (از مازندران و استرآباد رابینو متن انگلیسی ص 6 و ترجمه ٔ فارسی ص 24).