وشتینفرهنگ نامها(تلفظ: vaštin) (وَشت = خوب ، خوش ، نیکو + ین (پسوند نسبت)) منسوب به وَشت ؛ (به مجاز) خوب و نیکو.
ژوستنلغتنامه دهخداژوستن . [ ت َ ] (اِخ ) (قدیس ) نام نویسنده ٔ رساله ٔ دفاع از دین مسیحی . وی بسال 165 م . به شهادت رسید. ذکران او سیزدهم آوریل است .
ژوستینلغتنامه دهخداژوستین . (اِخ ) نام قدیسه ای از مردم پارو. وی در زمان دیوکلسین بسال 304 م . به شهادت رسید. ذکران او بیست وششم سپتامبر است .
ژوستینلغتنامه دهخداژوستین . (اِخ ) نام قدیسه ای متولد در انطاکیه . وی در حدود سال 304 م . در نیکومدی به شهادت رسید. ذکران او هفتم اُکتبر است .
ژوستنلغتنامه دهخداژوستن . [ ت َ ] (اِخ ) نام مورخ لاتینی در قرن دوم میلادی . زمان زندگانی این مورخ درست معلوم نیست و تصور میکنند که در زمان آنتونن ها بخصوص آنتونن لوپیو (مقدس ) زندگانی میکرده است (یعنی تقریباً بین 138 و 161 م
گوشتینلغتنامه دهخداگوشتین . (اِخ ) دهی است جزء دهستان سهرورد بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 20 هزارگزی باختر قیدار و 14 هزارگزی راه عمومی . کوهستانی و سرد و سکنه ٔ آن 539 تن است . آب آن از چشم
گوشتینلغتنامه دهخداگوشتین . (ص نسبی ) گوشتی . از گوشت ساخته : چه خوش گفت فرزانه ای پیش بین زبان گوشتین است و تیغ آهنین . نظامی .|| سمین و فربه . (ناظم الاطباء). گوشتناک . پرگوشت . فربی . بسیارگوشت : الحادره ؛ مردم گوشتین ستبر. عین حا
گوشتینفرهنگ فارسی عمید۱.‹گوشتی› تهیهشده از گوشت: ◻︎ چه خوش گفت فرزانهٴ پیشبین / زبان گوشتین است و تیغ آهنین (نظامی۵: ۸۱۴).۲. [قدیمی، مجاز] فربه؛ گوشتدار.