ورگوشیلغتنامه دهخداورگوشی . [ وَ ] (اِ مرکب ) ورگوش . گوشواره ٔ درازی راگویند که تا به دوش برسد. (برهان ) (ناظم الاطباء). || لبه ٔ گوش و نرمه ٔ گوش . (ناظم الاطباء).
ترارسانی ویروسیviral transductionواژههای مصوب فرهنگستانانتقال دِنای حلقوی از یک یاخته به یاختۀ دیگر توسط ویروس که به بیان ژنگان خارجی منجر میشود
عفونت ویروسیviral infectionواژههای مصوب فرهنگستانبیماری عفونی که از طریق ویروسهای بیماریزا ایجاد میشود
ترارسانی ویروسیviral transductionواژههای مصوب فرهنگستانانتقال دِنای حلقوی از یک یاخته به یاختۀ دیگر توسط ویروس که به بیان ژنگان خارجی منجر میشود
عفونت حاد ویروسیacute viral infectionواژههای مصوب فرهنگستانعفونتی که در آن ویروس فعال است و علائم عفونت آشکار میشود
عفونت عودکنندۀ ویروسیrecurrent viral infectionواژههای مصوب فرهنگستانعفونتی که در آن ویروس نهفته مجدداً تحت شرایط خاص فعال میشود
عفونت نهان ویروسیlatent viral infectionواژههای مصوب فرهنگستانعفونتی که در آن تا زمان فعال شدن ویروس، ذرات ویروس عفونی قابل تشخیص نیستند