يسفرهنگ واژگان قرآناز حروف مقطعه و رموز قرآن (در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده که يس يکي از اسماء رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلّم) است ، و معنايش يا ايها السامع للوحي (هان اي شنواي وحي) است)
موج SS waveواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موج لرزهای حجمی که در آن راستای ارتعاش ذرات بر راستای انتشار عمود است
نشانۀ گِلوبرفmud and snow,M&S, M/S, M+Sواژههای مصوب فرهنگستاننشانهای بر دیوارۀ تایر که مشخص میکند تایر در زمستان، در هنگام برف و گل و سرما، کارکرد مطلوبی دارد
وضعیت رزمیbattle station(s)/ battlestation(s)واژههای مصوب فرهنگستانوضعیت آمادهباشی که در آن خدمة پرواز در داخل اتاقک خلبان حضور دارند و هواگرد خودی، بهصورت موتورخاموش، در نزدیکی یا در ابتدای باند پرواز قرار دارد و قادر است در مدت کمتر از پنج دقیقه پرواز کند
تلسکوپ پرتوایکسX-ray telescope, X-ray multi-mirror telescopeواژههای مصوب فرهنگستانابزاری برای آشکارسازی پرتوهای ایکس
یسرةلغتنامه دهخدایسرة. [ ی َ رَ ] (ع اِ) سوی دست چپ . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (دهار). سوی چپ ، خلاف یَمْنَة. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یسر و یسار شود.
یساریلغتنامه دهخدایساری . [ ی َ ] (اِخ ) ابومصعب «مطرف بن » عبداﷲبن سلیمان بن یسار یساری ، از راویان بود و از مالک بن انس خبر شنید و محمدبن یحیی ذهلی از او روایت کرد. (از لباب الانساب ).
یساریلغتنامه دهخدایساری . [ ی َ ] (اِخ ) سلیمان بن محمد یساری حجازی ، وی از عبداﷲبن عمران بن ابی فروة حدیث شنید وزبیربن بکار از او روایت دارد. (از لباب الانساب ).
یسارغیلغتنامه دهخدایسارغی . [ ی َ رَ ] (اِخ ) محمدبن حنیف بن جعفربن زبر یسارغی ، از اهل بخارا بود و از بجیربن نصر و ابوعبداﷲبن ابی حفص و جز آن دو روایت کرد و ابونصر باهلی از او روایت دارد. (از لباب الانساب ).
یسبلغتنامه دهخدایسب . [ ی َ ] (اِ) نام سنگی که یشم نیزگویند. (ناظم الاطباء). یشب . یشم . رجوع به یشم شود.
يستخلص من هذه الحقائق أندیکشنری عربی به فارسیاز اين حقايق به دست مىآيد كه , از اين حقايق نتيجه گرفته مىشود كه
يستطيعدیکشنری عربی به فارسیقادربودن , قدرت داشتن , امکان داشتن , حلبي , قوطي , قوطي کنسرو , درقوطي ريختن , زندان کردن , اخراج کردن , ظرف