يَصْلَوْنَهَافرهنگ واژگان قرآنملازم وداخل آن آتش مي شود به تمام وکمال(آن قدر داخل آتش مي شود که نهايت درجه حرارت آتش را لمس مي کند)
شیلونهلغتنامه دهخداشیلونه . [ ش َ ن َ / ن ِ ] (اِ) لاک پشت و سنگ پشت را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ). باخه . (فرهنگ جهانگیری ). رجوع به مترادفات کلمه شود.
سلانه سلانهلغتنامه دهخداسلانه سلانه . [ س َل ْ لا ن َ / ن ِ س َل ْ لا ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) در تداول عامه ، آرام آرام ، یواش یواش (راه رفتن ). (فرهنگ فارسی معین ) : حاجی ... به اطراف نگاه کرد و سلانه سلانه بر
سلانه سلانهفرهنگ فارسی عمیدآرامآرام؛ باآهستگی و وقار.⟨ سلانهسلانه راه رفتن: [عامیانه] آهسته و آرام و بیخیال قدم برداشتن.