چنگیزیلغتنامه دهخداچنگیزی . [ چ َ ] (اِخ ) تیره ای از ایل نفر. (از ایلات خمسه ٔ فارس ) (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
گنجیلغتنامه دهخداگنجی . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه که در 34هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 13هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ مراغه به سراسکند واقع شده است . هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه اش <span cl
مفازةلغتنامه دهخدامفازة. [ م َ زَ ] (ع اِمص ) پیروزی . (مهذب الاسماء). رهایی . (منتهی الارب ).رهایی . نجات . (ناظم الاطباء). رستگاری : و ینجی اﷲ الذین اتقوا بمفازتهم لایمسهم السوء و لا هم یحزنون . (قرآن 61/39). || (اِ) پناه جای . (منتهی