پادگانلغتنامه دهخداپادگان .[ دِ ] (اِ مرکب ) گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده و بحفظ و نگاهبانی آن گماشته شده باشند. (فرهنگستان ). و آنرا پیشتر از این ساخلو میگفتند. و پاد بمعنی محافظت و نگاهبانی است . رجوع به بادگان شود.
پادگانفرهنگ فارسی عمید۱. گروهی از سربازان که در یک محل متوقف و مٲمور نگهبانی آن محل باشند؛ ساخلو.۲. محلی که این گروه در آن مستقر میشوند.
حدانلغتنامه دهخداحدان . [ ح َدْ دا ] (اِخ ) ابن شمس بن عمروبن غنم . از طائفه ٔ أزدشنوءة، از بنی قحطان . جدی است جاهلی . ضبیرةبن شیبان از فرزندان او است . (معجم البلدان ) (اعلام زرکلی ص 214 از نهایة الارب صص 191-<span class="
حداگانلغتنامه دهخداحداگان . [ ح َ ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان ایراندگان بخش خاش شهرستان زاهدان در 71 هزارگزی جنوب خاش و 21هزارگزی خاوری شوسه ٔ ایرانشهر به خاش . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).<
پادگانهلغتنامه دهخداپادگانه . [ دْ / دِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب )صفه . فضای مسطح و بلند که در دامنه ٔ کوه واقع باشد. || بام بلند. || پنجره . دریچه . || و گویا این کلمه مصحف بالکانه باشد.
پادگانهفرهنگ فارسی عمید۱. (زمینشناسی) دیوارههایی که از تهنشستهای آب رودخانه در کنارههای بستر رود تشکیل میشود.۲. [قدیمی] بام؛ پشت بام.۳. [قدیمی] پنجره.۴. [قدیمی] دریچه.۵. (زمینشناسی) صفه یا جای هموار و بلند در کمر کوه.
پادگانهterraceواژههای مصوب فرهنگستانسطح دراز و باریک و بهنسبت تراز یا اندکی شیبدار با پهناوری کمتر از دشت که دو دامنۀ پرشیب آن را محصور کند
پادگانهفرهنگ فارسی معین(دِ نِ)(اِمر.)1 - بام ، پشت بام . 2 - پنجره ، دریچه . 3 - فضای صاف و بلند در دامنة کوه .
پادگانۀ رودپیچmeander terraceواژههای مصوب فرهنگستانپادگانۀ رودخانهای کوچکی که براثر حرکت جانبی رودپیچ و بریده شدن سیلابدشتهای قدیمی و مرتفع ایجاد میشود
پادگانهلغتنامه دهخداپادگانه . [ دْ / دِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب )صفه . فضای مسطح و بلند که در دامنه ٔ کوه واقع باشد. || بام بلند. || پنجره . دریچه . || و گویا این کلمه مصحف بالکانه باشد.
پادگانهفرهنگ فارسی عمید۱. (زمینشناسی) دیوارههایی که از تهنشستهای آب رودخانه در کنارههای بستر رود تشکیل میشود.۲. [قدیمی] بام؛ پشت بام.۳. [قدیمی] پنجره.۴. [قدیمی] دریچه.۵. (زمینشناسی) صفه یا جای هموار و بلند در کمر کوه.
پادگانهterraceواژههای مصوب فرهنگستانسطح دراز و باریک و بهنسبت تراز یا اندکی شیبدار با پهناوری کمتر از دشت که دو دامنۀ پرشیب آن را محصور کند
پادگانۀ رودپیچmeander terraceواژههای مصوب فرهنگستانپادگانۀ رودخانهای کوچکی که براثر حرکت جانبی رودپیچ و بریده شدن سیلابدشتهای قدیمی و مرتفع ایجاد میشود
پادگانۀ زمینلغزهایlandslide terraceواژههای مصوب فرهنگستانپادگانهای کوتاه با سطحی ناهموار که براثر زمینلغزه ایجاد میشود