آراکسلغتنامه دهخداآراکس . (اِخ )نام قدیم رودخانه ای در ایران بطول 700 هزار گز که از نزدیکی تخت جمشید گذشته و برود مدوس پیوسته بخلیج فارس می ریخته است . || نام رودخانه ای در مرز ایران به آذربایجان که برود کر پیوندد. رود ارس .
هراکشلغتنامه دهخداهراکش . [ هََ ک َ ] (اِ) زود کاشتن زراعت مقابل کرپه که دیر کاشتن است . هراکش ثلث اول زراعت است که کشته می شود و ثلث دوم را ورکش و سوم را کرپه میگویند. هراکش را در اطراف تهران درماه میزان (مهر) میکارند. (از یادداشتهای مؤلف ).