اشجارلغتنامه دهخدااشجار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ شَجَر. درختان . || ج ِ شَجْر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به شجر شود.
سپاسگزاریدیکشنری فارسی به انگلیسیappreciation, gratitude, obeisance, thank-you, thanksgiving, tribute