پافسلغتنامه دهخداپافس . [ ف ُ ] (اِخ ) شهر قدیم جزیره ٔ قبرس و این شهر بواسطه ٔ معبد ونوس که بدانجاست شهرت یافته است .
حافزلغتنامه دهخداحافز. [ ف ِ ] (ع اِ) جائی که دوتا میشود کنج دهان بجانب روی . (منتهی الارب ). || اول کار. (مهذب الاسماء). || حالت اصلی . || خلقت اولی .
پافوسلغتنامه دهخداپافوس . (اِخ ) محلی به جزیره ٔ قبرس که اکنون بافو گویند. (قاموس مقدس ). رجوع به پافس شود.