بازتاب عُقزنیgag reflexواژههای مصوب فرهنگستانواکنش غیرارادی نوزاد هنگامی که یک شیء سفت به بخش پسین دهان او برخورد میکند
کنش گفتاری مستقیمdirect speech act, speech actواژههای مصوب فرهنگستانگفتهای که با بیان آن کنشی همچون امر یا تهدید یا ترغیب محقق میشود متـ . کنش گفتاری speech act
نمایش تکپردهone-act play, one-act dramaواژههای مصوب فرهنگستاناثر نمایشی کوتاهی که تنها یک پرده دارد
پاک و پاکیزهلغتنامه دهخداپاک و پاکیزه . [ ک ُ زَ / زِ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) از اتباع . پاک . بنحو پاک .
پاکنهلغتنامه دهخداپاکنه . [ ک َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) آنجایی از تون که گلخن تاب ایستد تیز کردن آتش را.
آنوههواژهنامه آزادچشمه پاک و زلال چشمه پاک و زلال چشمه پاک و زلال چشمه پاک و زلال چشمه پاک وزلال چشمه پاک وزلال