پایستگی جِرمconservation of mass, conservation of matterواژههای مصوب فرهنگستاناصلی که بنابر آن جرم نه تولید میشود، نه از بین میرود
اسید چرب استریشدهesterified fatty acid, free fatty acidواژههای مصوب فرهنگستانمحصول ترکیب اسید چرب آزاد با یک مولکول الکلی دیگر مثل گلیسرول
آزمون مِهِ نمکی استیکاسیدacetic acid salt fog test, acetic acid salt spray testواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آزمون خوردگی شتابیافته که در آن فلزات آهنی و غیرآهنی با پوشش آلی و غیرآلی در معرض پاشش استیکاسید قرار میگیرند
تزریق اسیدacid feedواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از اسید در عملیات شیمیایی آبهای خنککن برای واپایش میزان جرمگرفتگی کلسیمکربنات و به دست آوردن بیشترین مقدار گندزدایی (disinfection) با استفاده از کلر
ریبونوکلئیکاسیدribonucleic acidواژههای مصوب فرهنگستانبسپاری متشکل از واحدهای ریبونوکلئوتید اختـ . رِنا RNA
پایستگی جِرم ـ انرژیmass-energy conservationواژههای مصوب فرهنگستاناصلی که بنا بر آن انرژی پدید نمیآید و نابود هم نمیشود و هر جسمی به اعتبار جِرم خود دارای مقداری انرژی است، معادل حاصلضرب جِرم جسم در مجذور سرعت نور
معادلۀ پیوستگیcontinuity equation, equation of continuityواژههای مصوب فرهنگستانمعادلۀ آبپویاییشناختی/ هیدرودینامیکیِ بیانگر اصل پایستگی جِرم در شاره
موازنهbalance 3واژههای مصوب فرهنگستانحالتی در یک واکنش شیمیایی که در آن واکنشدهندهها و فراوردههای واکنش از قوانین پایستگی جِرم و بار پیروی میکنند
بالانسفرهنگ فارسی معین[ فر. ] ( اِ.) 1 - تعادل . 2 - دستگاهی برای اندازه گیری جرم یا وزن ، ترازو. (فره ). 3 - حالتی در یک واکنش شیمیایی که در آن واکنش دهنده ها و فرآورده های واکنش از قوانین پایستگی جرم و بار پیروی کنند، موازنه . (فره ).
قانون پایستگیconservation lawواژههای مصوب فرهنگستانقانونی که به موجب آن کمیتی فیزیکی در جریان تبدیل یا برهمکنش در سامانۀ بسته ثابت میماند