تل تللغتنامه دهخداتل تل . [ ت ُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حیات داود که در بخش گناوه ٔ شهرستان بوشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
پتلوپلغتنامه دهخداپتلوپ . [ پ َ ](اِ) نان خورشی است که از ماست و شیر و مغز گردکان سازند. بتکوب . و ظاهراً مصحف پتکوب یا بتکوب باشد.
بوریابافلغتنامه دهخدابوریاباف . (نف مرکب ) آنکه بوریا بافد. (آنندراج ). سازنده ٔ بوریا. (ناظم الاطباء). بوریاگیر. حصیرباف : بقدر شغل خود باید زدن لاف که زردوزی نداند بوریاباف . نظامی .بوریاباف اگرچه بافنده است نبرندش به کارگاه حریر
پتلوپلغتنامه دهخداپتلوپ . [ پ َ ](اِ) نان خورشی است که از ماست و شیر و مغز گردکان سازند. بتکوب . و ظاهراً مصحف پتکوب یا بتکوب باشد.