خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پدرزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پدرزه
/padarze/
معنی
= پدمه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پدرزه
لغتنامه دهخدا
پدرزه . [ پ َ دَ زِ ](اِ) بهره . حصه . بهر. پدمه . (رشیدی ). || چیزی که در جامه یا لنگی بسته باشند. (جهانگیری ). طعامی باشد که آنرا در رومال و لنگی بندند و از جائی بجائی برند. زَله . (برهان ). پرزه . (از فرهنگی خطی ).
-
پدرزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] padarze = پدمه
-
پدرزه
فرهنگ فارسی معین
(پَ دَ زَ) 1 - بهره ، بهر، پدمه ، حصه . 2 - هر چیز که در رومال و لنگی بسته شده باشد، طعامی که آن را در رومال و لنگی بندند و از جایی به جایی برند؛ زله ، پرزه .
-
جستوجو در متن
-
پدمه
لغتنامه دهخدا
پدمه . [ پ َ م َ / م ِ ] (اِ)حصه . بهره . || پدرزه . زله ، و هر چیز را گویند که در لنگی و یا رومالی بسته باشند. (برهان ).
-
پیرزه
لغتنامه دهخدا
پیرزه . [ پ َ ی َزَ / زِ ] (اِ) چیزی که در لنگی و دستمالی گره بندند و از جایی بجایی برند. (آنندراج ) (برهان ). پدرزه . (شرفنامه ). چیزی که در ازاربند یا جامه گره بندند.
-
بدرزه
لغتنامه دهخدا
بدرزه . [ ب ِ رَ زَ / زِ / ب ِ رُ زَ / زِ ] (اِ) طعامی را گویند که زله کرده باشند و در رومالی بسته بجایی برند. (برهان قاطع) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ). طعامی که از درها بدریوزه ٔ گدایی جمع کنند و بردارند و بجایی برند و با کسی خ...