دگرة پراجهشپذیرparamutable alleleواژههای مصوب فرهنگستاندگرهای که اثر دگرة پراجهشزا بر روی آن واقع میشود متـ . پراجهشپذیر paramutable
درِ تحتِفشارpressure door, plug doorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی در بر روی سازة هواگرد تحتِفشار که در هنگام بسته بودن، تمام تنشهای وارد بر سازه، از جمله فشار درونی، را تحمل میکند
درِ بارگُنجcontainer end door, end door 1واژههای مصوب فرهنگستاندری که در دیوارۀ انتهایی بارگُنج تعبیه میشود
دگرة پراجهشپذیرparamutable alleleواژههای مصوب فرهنگستاندگرهای که اثر دگرة پراجهشزا بر روی آن واقع میشود متـ . پراجهشپذیر paramutable
دگرة پراجهشپذیرparamutable alleleواژههای مصوب فرهنگستاندگرهای که اثر دگرة پراجهشزا بر روی آن واقع میشود متـ . پراجهشپذیر paramutable